کد مطلب:295076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

حادثه ای کوچک، لقبی زشت و ماندگار


گاهی، وقایع و قضایای خوب یا بدی در طول زندگی اشخاص اتفاق می افتد و در اجتماع اثر مطلوب یا نامطلوبی می گذارد و مردم آن اثر را در یك كلمه یا یك جمله خلاصه می كنند و آن را لقب صاحب اثر قرار می دهند. (البته این عمل ناپسند و زشت است لكن اگر كلمه ای لقب كسی قرار گرفت به سختی می توان آن را فراموش كرد.)

عبیداللَّه بن زبیر از طرف برادرش، عبداللَّه بن زبیر فرماندار مدینه بود و حوزه ی ماموریت خویش را در كمال قدرت اداره می كرد. روزی بر منبر در حضور جمعیت زیادی، دچار لغزش سخت شد. او در ضمن اندرز و موعظه از شتر صالح نام برد و ستم قوم صالح را به آن حیوان بیان نمود. «فقال لهم قد ترون ما صنع اللَّه بقوم فی ناقه قیمتها خمسه دراهم، سپس گفت: دیدید خداوند با آن امت كه به شتر پنج درهمی ظلم نمودند چه معامله ای كرد؟ و چگونه آنان را گرفتار عذاب خود نمود؟ فسمی مقوم الناقه».

اصل موعظه صحیح، ولی قیمت كردن شتر لغزش بزرگی بود. مردم به او لقب مقوم الناقه دادند. یعنی فرماندار شتر قیمت كن. [1] این لقب زبان زد همه شد و به شخصیت وی ضربه ی عظیمی زد. عبداللَّه زبیر ناگزیز او را از كار بركنار نمود و مصعب بن زبیر را به جای وی گمارد. در اثر یك لغزش در سخن، فرماندار نیرومند مدینه عبیداللَّه زبیر ساقط شد، مردم به وی لقب شتر قیمت كن دادند و او را به باد مسخره و استهزا گرفتند و در باطنش طوفانی از حقارت و پستی ایجاد كردند.

فرمانداری كه مورد تحقیر و توهین مردم واقع شود و در ضمیر خود احساس حقارت نماید، هرگز نمی تواند با قدرت بر آنان حكومت كند.



[1] كامل ابن اثير، ج 4، ص 87.